اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

جستجو

صفحات: 1 2 4 5 ...6 ...7 8 9 10 11 12 ... 34

1397/08/02

  11:37:00 ب.ظ, توسط آرزو صفري  
موضوعات: بدون موضوع

داستانک آموزنده

پیرى در روستایى هر روز براى نماز صبح
از منزل خارج و به مسجد مى رفت.
در یک روز بارانى، پیر صبح براى نماز از خانه بیرون آمد، چند قدمى که رفت در چاله ای افتاد،
خیس و گلى شد.
به خانه بازگشت لباس را عوض کرد
و دوباره برگشت، پس از مسافتى براى بار دوم
خیس و گلى شد برگشت لباس را عوض کرد ازخانه براى نماز خارج شد.

دید در جلوى در، جوانى چراغ به دست
ایستاده است سلام کرد و راهی مسجد شدند،
هنگام ورود به مسجد دید جوان وارد
مسجد نشد پرسید اى جوان براى نماز وارد
مسجد نمى شوى؟
جوان گفت نه، اى پیر، من شیطان هستم.
براى بار اول که بازگشتى خدا به فرشتگان گفت:
«تمام گناهان او را بخشیدم.»
براى بار دوم که بازگشتى خدا به فرشتگان گفت:
«تمام گناهان اهل خانه او را بخشیدم.»
ترسیدم اگر براى بار سوم در چاله بیفتى،
خداوند به فرشتگان بگوید:
«تمام گناهان اهل روستا را بخشیدم»
که من این همه تلاش براى گمراهى آنان داشتم.
براى همین آمدم چراغ گرفتم تا به سلامت
به مسجد برسى!

  11:35:00 ب.ظ, توسط آرزو صفري  
موضوعات: بدون موضوع

پندانه

○ سه پند لقمان_حکیم به پسرش :

◈ در زندگی بهترین غذا را بخور …
◈ در بهترین رختخواب جهان بخواب …
◈ در بهترین خانه ها زندگی کن …

پسر گفت :
ما فقیریم چطور این کارها را بکنم ؟

لقمان :
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخور،
هر غذایی ، طعم بهترین
غذای جهان را میدهد .
اگر بیشتر کار کنی
و دیرتر بخوابی ، هر جا که بخوابی
بهترین خوابگاه جهان است ،
و اگر با مردم دوستی کنی ،
در قلب آنها جای میگیری ،
و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست!

  11:34:00 ب.ظ, توسط آرزو صفري  
موضوعات: بدون موضوع

اسرار وضو

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی می فرمایند : شستن صورت ها و دست ها و مسح سر و پاها در وضو، رازی دارد.

◆ شستن صورت در وضو، یعنی خدایا! هر گناهی که با این صورت انجام دادم، آن را شست وشو می کنم تا با صورت پاک به جانب تو بایستم و عبادت کنم و با پیشانی پاک سر بر خاک بگذارم.

◆ شستن دست ها در وضو، یعنی خدایا! از گناه دست شستم و به واسطه گناهانی که با دستم مرتکب شده ام، دستم را تطهیر می کنم.

◆ مسح سر در وضو، یعنی خدایا! از هر خیال باطل و هوس خام که در سر پرورانده ام، سرم را تطهیر می کنم و آن خیال های باطل را از سر به دور می اندازم.

◆ مسح پا، یعنی خدایا! من از رفتن به مکان زشت پا می کشم و این پا را از هر گناهی که با آن انجام داده ام، تطهیر می کنم.

? من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 302

1397/06/06

  08:37:00 ب.ظ, توسط آرزو صفري  
موضوعات: بدون موضوع

رهبرم

✍ چند خط درد دل

✅ و در این نزدیکی سیدی هست که چون فاطمه مادر دارد

? همه گفتند که این قافله رهبر دارد.

? همه گفتند علی مالک اشتر دارد.

? همه گفتند که یاور دارد.

? و کسی نیست قلم بردارد . . .

✍ بنویسد که ز ِ یاران ِ علی،

? یک نفر هست درون مایه اشتر دارد. ?

? و در این توطئه‌ ها شیوه دیگر دارد.

? که رَوَد پای سپیدار و تبر بردارد . . .

? غربت اینجاست که بنیامین هم،

? یوسفی را به لب چاه آرَد . . . !

✅ و در این نزدیکی، سیدی هست کز آنکس که بر او حقّ ِ برادر دارد،

? دل ِ خون‌تر دارد.

? چه کسی حق دارد،

? قبل ِ این شاه ِ ولایت قدمی بردارد . . . ؟

? نکند ملّت ما دایه بهتر دارد ؟!

? بله این منطقه ، خرزهره و شبدَر دارد.

? ما نترسیم ، سپیدار و صنوبر دارد.

? قمری هست که یک ملت اختر دارد.

? او حسینی ست که یک ملت اکبر دارد . . .

? و هنوزم که هنوز است ، عدوّیست که نسل از هُوَ الاَبتَر دارد.

? و خدا در رَه این توطئه‌ ها سوره کوثر دارد.

? که بر این سرور ما لطف ، پیمبر دارد.

? کسی از آل علی هست که بر دست ، تواناییِ خیبر دارد.

? که چو دریاست و صد علقمه لشکر دارد.

? و دلش ارث فداکاری را ، ز علمدار دلاور دارد.

? و همین جا خبر از کرب و بلایی دارد، که دو سنگر دارد . . .

? طرفی حنجر حق گوی و دِگر سوی ، ببین ! دشنه و خنجر دارد . . .

? بِهَراسید که این قائله آخر دارد.

? کدخدا‌یی ست در این دهکده طاقت دارد
طاقتش حد دارد !

? یادتان رفته که این معرکه داور دارد..؟

? یادتان رفته که این میکده ساغر دارد..؟

? و کسی هست دلی معجزه‌ آور دارد.

? کهکشانی ست که آذر دارد.

? صدفی هست که گوهر دارد.

? سیدی هست که از نسل پیمبر…

✅ سیدی هست که چون ” فاطمه ” مادر دارد . . . 

⚡️اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه ای

1397/05/27

  04:06:00 ب.ظ, توسط آرزو صفري  
موضوعات: بدون موضوع

پدرانه

پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید:تو میتوانی مرا بزنی یا من تورا؟

پسر جواب داد:من میزنم

پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید
با ناراحتی از کنار پسر رد شد بعد از چند قدم دوباره سوال را تکرار کرد شاید جوابی بهتر بشنود.

پسرم من میزنم یا تو؟
این بار پسر جواب داد شما میزنی؟
پدر گفت چرا دوبار اول این را نگفتی؟؟؟
پسر جواب داد

تا وقتی دست شما روی شانه من بود عالم را حریف بودم ولی وقتی دست از شانه ام کشیدی قوتم را با خود بردی

ڪجایی پـــدرڪه دلم تنگـ شـده برات

1 2 4 5 ...6 ...7 8 9 10 11 12 ... 34